کد مطلب:151445 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:252

نام آن بزرگوار
حسین

درباره ی علی - علیه السلام - آمده:

[16] هنگامی كه حسن زاده شد، او را «حمزه» نامید، و هنگامی كه حسین زاده شد او را، به نام عمش، «جعفر» نامید.

علی گفت: پیامبر خدا - صلی الله علیه و آله و سلم - مرا بخواند و گفت: «مرا فرمان داده اند كه نام این دو فرزندم را دیگر كنم»

گفتم: خدای و فرستاده اش داناترند.

پس پیامبر ایشان را «حسن» و «حسین» نام كرد. [1] .

هنگامی كه علی می خواست با نام فرزندانش، یاد عم خود، حمزه، و برادر خویش، جعفر، را جاودانه سازد، و امید می بست كه این دو فرزند در مجاهدات و همت و ارجمندی جانشین آن دو تن گردند، وحی - كه پیامبر جز از آن سخن نمی گوید -، دو نام دیگر برای این دو كودك برگزید و به پیامبر بزرگوار فرمان داد كه این حكم را ابلاغ كند، و پیامبر نیز در برابر فرمان آسمانی، رفتاری جز تسلیم از علی ندید.

نامهای آسمانی اینها بودند:

«حسن و حسین؛ دو نام از نامهای اهل بهشت كه در جاهلیت وجود نداشتند». [2] .

پیامبر بر این نامگذاری تاكید می كند و در حدیثی كه سلمان روایت كرده،


سبب گزینش این نامها را بیان می دارد:

[22] پیامبر خدا فرمود: هارون فرزندانش را «شبر» و «شبیر» نامید، و من فرزندانم حسن و حسین را به همان معنا كه او فرزندانش را نامید، نامیدم: شبر و شبیر. [3] .

آنگاه كه پیامبر، كردار هارون را، علت نامگذاری حسن و حسین می شمارد، پیوندی را یادآور می گردد كه میان نام هارون و پایگاه پدر حسن و حسین هست، و آنچه را از زبان او در حدیث «منزلت» آمده است یادآور می شود. حدیثی كه پیامبر - صلی الله عیه و آله و سلم - در آن اعلام كرد: «علی منی بمنزلة هارون من موسی، الا انه لا نبی بعدی» (یعنی: علی نسبت به من، به منزله ی هارون است نسبت به موسی؛ جز این كه هیچ پیامبری پس از من نیست)؛ این حدیث را بعض حفاظ با 500 اسناد تخریج نموده اند و در زمره ی احادیث متواتر بشمارست. [4] .

هرگاه علی در خلافت و وزارت به منزله ی هارون باشد، باید نام دو پسرش نیز چون نام پسران هارون باشد، تا این همنامی نشان دهد كه وی، بدون استثناء، در همه ی شؤون در منزلت او جای گرفته است، جز در نبوت كه به پیامبر - صلی الله علیه و آله و سلم - ختم گردیده.


[1] مختصر تاريخ دمشق، ابن منظور (116 / 7).

[2] تاريخ دمشق، ترجمة الامام الحسن عليه السلام (ص 17 ش 22).

[3] تلفظي كه در متن از براي «شبر» و «شيبير» آورديم، همان است كه در متن عربي كتاب استاد جلالي آمده؛ ليك بايد دانست در بعض مابع، «شبر» و «شبير» (به تخفيف باء)، و نيز «شبر» و «شبير» (به تشديد باء) ضبط گرديده است. نگر: لسان العرب، ط. دارالمعارف، ص 2185؛ و: غريب الحديث في بحارالانوار، الحسيني البيرجندي، 276 / 2.

[4] اين حديث را با طرق ابن عساكر بنگريد در: تاريخ دمشق، ترجمة الامام علي عليه السلام، احاديث شماره گذاري شده به شماره هاي 456 - 336، مجلد اول (صص 394 - 306)، و تعليقاتي كه محقق آن، شيخ محمدباقر محمودي، بر آن افزوده.